پيام
+
خواب ديدم پدرم ميايد ...
باهمان صورت محبوب پر از لبخندش ...
صورتش بود پر از نور خدا ...
دست بردم که عصايش گيرم ...
گفت باشي تو عصايم فرزند ...
دل من تاب نياورد ؛ و من بوسه زدم بر دستش ..
دست پر مهرش را بر سرم باز کشيد گفتمش اي پدرم ...
ما کجا ؟...وتو کجا ؟...
ما که دلتنگ توهستيم .. پدر ...
پدرم لذت ديدار تو را کم دارم ...
سالها مي گذرد ...
دستي از مهر ندارم به سرم ...
وچنان غرق توام که ندارم باور
mariii
99/10/28
يک فنجان آرامش
سلام،خدا پدر گرامي شما رو رحمت کنه و به شما و خانواده محترمتان سلامتي بده.
انديشه نگار
روحشون شاد از وجود ارزشمند شما@};-
مهرباني #
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} {a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} عمرتان به بلنداي مهرباني وقلم آرامش بخشتان همواره مرحم عزيزان