پيام
+
چه خبر يار!شنيدم که گرفتار شد ي دل سپردي و براي دگري يارشدي؟ بعد دل کندنت از من،دلت آرام گرفت ؟خوب شد زندگيت؟يا که بدهکارشدي!?تو خودت خواستي از قصه من پربکشي…؟ پس نگو کار خدابوده و ناچار شدي…:؟ من که در حد پرستش،به تو دلبسته شدم…؟من چه کردم که تو اينگونه جفاکار شدي؟
مهرباني #
02/7/4
كيوان گيتي نژاد و
مرا چه ديدي و کجاي اين عشق حيدرحي و ثاني ام دلم را حوس باز ديدي؟کدام شب خاطرت را در دلم سرکش شناختي؟جز دلم هستيم را به پايت قرباني برداشتم و بي بهانه در خيالت گم شدم و روياي ديده را به حکم داشتنت پنداشتم و جاي خاليت را به خاطرات نداشته جايگزين تنهايي ام کردم مرا کي جفا ديدي؟مرا کجا در پي ييار ناخوانده انگاشتي بدان جاي خاليت دلم را خالي مي کند هرچند غرورم مثل تبل تو خالي من منم مي کند
مهرباني #
{a h=40kn}كيوان گيتي نژاد و{/a} عجب عجب پاسخ جالبي نديده نشنيده ام تا کنون