پيام
+
به سرزمين سيستان آمده ام مهد رستم مردمانش همه سرشار از مهرباني وعشق.. امان از بيداد زمان بر اين قوم پاک سرشت....خاک اين خطه طلا بود خرابش کردند
اندکي آب و هوا بود خرابش کردند
ما که با نو شدن شهر مخالف بوديم
شهر ما خانه ما بود خرابش کردند
هدف ميکده و کعبه و بتخانه يکيست
هر کجا راه خدا بود خرابش کردند
* راوندي *
8:57 صبح
جوادتبريزي
چه اندوهناک،کاش پهلوي اول دشت نااميد را به افغانستان نمي بخشيد وگرنه حال روز سيستان اين نبوده،زماني قطب توليدغله بوده است،وچه بي مهري ها که نصيب اين سرزمين پاک شده.درودبربانوي بزرگواروخوش سخن پارسي@};-
مهرباني #
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} بله استاد گرما اينجا سوزان از دل مردم است
مهرباني #
سرنوشت را بايد از سر نوشت
شايد اين بار کمي بهتر نوشت
عاشقي را غرق در باور نوشت
غصه ها را قصه اي ديگر نوشت
* راوندي *
{a h=n45}مهرباني #{/a} ما که سرنوشت را از سر نوشتيم اما اينجا هم کسي ياري نکرد ! ؟