با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+بر اين باورم بازنشستگي فصل نويني از زندگي است و آغازي براي زندگي با شيوه و ايده هاي جديد است و اميد است اين دوران جديد از پر بارترين و با نشاط ترين مراحل زندگي باشد....از فردا ديگه ميشه 8 بيدار شد.... گر چه در واقع من هيچ گاه خود را از درد ورنج مردم بازنشسته نميدانم وباز هم در کنارشان خواهم بود
+طبيعت انسانهاي مهربان آن است که با تو يک دل وهمراهند، با بودنشان نور ميگيرد قلبت، از وجودشان ساعتها نميگذرد، با رفتنشان غم ميهمان هميشگيت خواهد شد، باورت به لبخند آنان جان گرفتن است، هيچگاه فراموش نشدنشان در قاموس زندگيت حک مي گردد
+کي ياد گرفتيم از کنار آدمهاي که مشکل دارند روحي يا جسمي بي تفاوت عبور کنيم،،، نميدانم؟ "چطور به بچه هامون ياد داديم که دور گرفتاري وافتادگي فرد زمين خورده فقط حلقه بزنن نميدونم؟ چي شد اين قدر انسانيتمون فقط شعاع خانواده پيدا کرد نميدونم؟
+يک مطلب خوندم از آقاي حسين گرامي،،، که خيلي دلم شکست وخيلي برام ناراحت کننده بود.... بچه که بوديم جاده مدرسه خراب بود، نيمکت نداشتيم وحتي ديوار مدرسه هر آن در حال فرو ريختن بود اما با اين همه خرابي... آدمها سالم بودن... وراي حرفشون خيلي معناست
+کارِ اهل دل و هنر در اين دوران تماشاگري است. انها شاهدانِ زمانه وزمانند و در واقع اگر تماشگر در دل بشکند تاريخ را غمناک به تصوير ودر شعر کشد.. من گاهي ميبينم در فضاي وبلاگي چه اهل دلي که سکوت اختيار کردند
+واقعا استاد ابتهاج راست ميگه... ما از چي ميترسيم مرگ،،،،، مرگ که نميبينيم وقتي ميبينيم که زنده نيستيم..... اما استاد ما از کردار خود ميترسيم بيشتر وافکار
+سيمين بهبهاني:
هيچکس را
بهترين زندگيت خطاب نکن ...
يادت باشد،
آدمها بهترين که خطاب شوند.. هوا برشان
ميدارد و تو را به هر جهت که بخواهند ميبرند ...
آدمها که مهم تلقي شوند تغييرت ميدهند .
آن وقت تو مي ماني و دوگانگي دوگانگي شخصيت
اگر قبلش بعضي چيزا رو مورد بحث قرار بدي حتي اگر بهترين و بي نقص ترين هم بگي بهش بازم ميگه: *همه يک نقصايي دارن،* پس بايد حواسمون رو جمع کنيم ک اول خودمون و بعدش اون ياد بگيريم بعضي چيزا رو:) در کليت زيبا بود:) - 2-FDAN
آخرين بار سر خانم بهبهاني با برادرم دعوامون شد :-| - *قاصدك*
+من عشقم را در سالِ بد يافتم
که ميگويد مأيوس نباش ــ
من اميدم را در يأس يافتم زندگي با من کينه داشت
من به زندگي لبخند زدم،
خاک با من دشمن بود
من بر خاک خفتم،
چرا که زندگي، سياهي نيست
چرا که خاک، خوب است.....اي شاملو حال اگر بودي چه ميگفتي؟ ما هم درد را ميبينيم واز درمان گريزانيم، ما هم مرگ ديديم اما مرگ را باور نکرديم .شاملو بگو مثل هميشه سال بد برود تا ما زنده شويم
+نميدانم نژاد، رنگ ومسلک تان چيست،، اما من هرگاه در آيينه نگاه ميکنم، ميبينم يک کشور داريم از اقوام بسيار(آخه من يک دو رگه ام) ،چه زشته که گاهي فحش ميديم، خداي ما مگر انسان نبوديم،، تويي خلقت مگه يکسان نبوديم
+سلام شبتون خوش دولت آبادي کتابي دارد بنام سلوک..... من فلسفه وعرفان نخوانده ام، اما داستان کتاب را زيبا ديدم از ديدگاه من واژه هاي قابل فهم ودر خور تاملي داشت مهم ترين شباهت قيس سابق و «سلوك» همان عاشقيت است - امرالقيس يك انسان بسيار دلير بوده است. اين يكي از معاني نام اوست. يكي ديگر از معاني نام او آفتاب است. در حقيقت بنده نور.
انشالله بخونيد کتاب سلوک روايت عاشقى قيس بر دخترى است که با او هفده سال اختلاف سنى دارد. و حالا قيسى که در شصت و شش سالگى، معشوق را سرزنش ميکند که چرا بايد عاقبت چنان عشق اين شود سرانحام - مهرباني #