با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+اريک فراهم ميگه عشق مهم است اما مهارت در عشق ورزيدن مهمتر از خودِ عشق است.
از مهارت در عشق ورزيدن، عشق متولد ميشود اما اگر عشق در دام ناعاشق يا نابلدِ عشق، به بند کشيده شود، افسرده ميشود.
نام ديگر عشق افسرده، نفرت است.
کساني که در عشق ورزي نابلد هستند، عشق را افسرده ميکنند و دل را پژمرده. عشق، عاشقِ حاذق ميطلبد نه کاسبِ جاهل.
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};بله استاد عهد جواني گذشت در غم بود وتبود، نوبت پيري رسيد - مهرباني #
+چقدر زيبا گفتند از نشانه هاي آگاهي سادگيست هر چه آگاهي توسعه يابد انسان ساده تري خواهي شد، هر چه به خود شناسي دست يابي کمتر درگير رفتار عجولانه وگاه سفره سبز بي رونق تفکرات ديگران خواهي شد. زمان آن رسيده که از پله هاي آگاهي بالا روم
+وقت غروب
گاهے آدمها ...
حس تنهاي دارند به عمق يک دريا
براي پر کردن اين تنهاي يک ليوان محبت هم بر ايشان کافيست... اما چه وچگونه دنياها حرف است... غروبتون پر از عشق و محبت
غروبتون بدور از دلتنگي
عالي بانوي شيرين سخن پارسي.@};-....غروب را دوست دارم نه به خاطر خودش به خاطر تو که وقتي غروب مي شود تازه خيال تو به من سرمي زند. - جوادتبريزي
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};سپاس استاد غروب غصه دلتنگي من است که وصف نگاري نميکند - مهرباني #
+غم و شادي از هم جداييناپذيرند. آنها با هم نزد تو ميآيند و هنگامي که يکي از آن دو در کنارت نشسته است، بياد آر که آن ديگري نيز در بستر تو به خواب رفته است
دقيقا،آنان که دنيا را شناخته اند ورازعشق را مي دانند،هميشه درآرامش اند نه غم ها نوميد مي شوند و نه درشادي ها مغرور وسرمست چرا که هردو رفتني است،به قول سهراب ريه هاي لذت پراکسيژن مرگ است، - جوادتبريزي
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};- چون آب به جويبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا ياد نگشت
روزي که نيامدهست و روزي که گذشت - مهرباني #
{a h=n45}مهرباني #{/a} بسيارعالي@};-. اي دل عبث مخور غم دنيا را
فکرت مکن نيامده فردا را
کنج قفس چو نيک بينديشي
چون گلشن است مرغ شکيبا را - جوادتبريزي
+مرد يعني يار هستي در وجود
مرد يعني يک فرشته در سجود
مرد يعني يک بغل آسودگي
مرد يعني پاکي از آلودگي
مرد يعني هديه ي زن از خدا
مرد يعني همدم و يک هم صدا
مرد يعني عشق و هستي، زندگي.... آقايون، بزرگ مردان پارسي روزتون مبارک
+رسم دنيا درهمين است آنکه آمد رفتني ست
بعدِ رفتن نام نيکت بر زبانها ماندني ست
تا تواني خلق را ازخود مرنجان با سخن
آنکه بالاتر نشيند ، آخرش افتادني ست
عمر و جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولي
شيشه ي عمر گرانم عاقبت بشکستني ست
بسيار عالي@};-.به قول شهريار:چاليش آدين گلنده
رحمت اوخونسون سنه
دونيادا سندن قالان
آخيردا بير آد اولار،ترجمه:يعني تلاش کن وقتي که نامت به ميان مياد برات رحمت بفرستند که تو دنيا آنچه ازتون باقي مي ماند نام نيک است. ....وبه قول حافظ،نه عمر خضربماند نه ملک اسکندر،نزاع برسر دنيي دون مکن درويش. - جوادتبريزي
عالي@};-....سوي بتخانه مرو،پندبرهمن مشنو،بت پرستي مکن اين ملک خدايي دارد. - جوادتبريزي
+از كودكي بيرون ميآييم، بيآنكه بدانيم جواني چيست.
ازدواج ميكنيم، بيآنكه بدانيم متأهل بودن چيست.
و حتي زماني كه قدم به دوري پيري ميگذاريم، نميدانيم به كجا ميرويم؛
سالخوردگان، كودكان معصوم كهنسالي خويشاند. از اين جهت سرزمين انسان سياره ي بيتجربگي است
دقيقا،@};-...حسرت گذشته وتشويش آينده،درلحظه زيستن ولذت بردن را ازانسان ها گرفته است،غافل ازآنکه همين لحظه و آني که درآن است،روزي حسرت او مي شود. - جوادتبريزي