با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+*فکرم همهجا هست، ولي پيش خدا نيست
سجاده زردوز که محرابِ دعا نيست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
انديشه سيال من ـ اي دوست ـ کجا نيست؟! *سلام عزيزان عصرجمعه بخير خوشي
آدمي در آغوش خدا غمي نداشت پيش خدا حسرت هيچ بيش و کمي نداشت دل از خدا بريد و در زمين نشست صد بار عاشق شد و دلش شکست به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود يادش آمد يک روز دل خدا را شکسته بود... - مهرباني #
+*دوستانم اين روزها بيشتر يادم مي افتند. انگار دوست داشتني تر شده ام !
موبايلم اين روزها بيشتر زنگ مي خورد و بيشتر مشغولم کرده!
اين روزها چهره مردم هم دلنشين تر شده . بيشتر مي خندند . شادترند .کاش مي شد تا ” خدا ” را در آغوش مي گرفتم و مي بوسيدمش . براي شکر اين همه خوبي چيز ديگري يادم نمي آيد جدا !*
ممنونم خدا… مستدام باد “اين روزهاي خوب” و اين حس و حال بي نظير /.
+*من که تسبيح نبودم تو مرا چرخاندي
مشت بر مهره ي تنهايي من پيچاندي
ذکرها گفتي و بر گفته ي خود خنديدي
از همين نغمه ي تاريک مرا ترساندي
دست ويرانگر تو عادت چرخيدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ي ايمان خواندي
قلب صد پاره ي من مهره ي صد دانه نبود
تو ولي گشتي و اين گمشده را لرزاندي*
+*گاه يکسره به فکر اين کشور و آن کشور هستيم که کجا جنگ شد، کجا صلح کردند، مذاکره کردند، کجا کودتا شده. اما هيچ به فکر کشور نفس خودمان نيستيم که مبادا اين نفس کودتا کند و ما را بيچاره کند اگر اين نفس بر ما غالب شود ما از حيوانات هم بدتر مي شويم.
( أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ )
«اعراف/179»*