سلام چند روزیست گلایه های زیادی از دوستانم وبچه های خوبشون در مورد معلم وشاگرد وارتباط ورفتارشون می شنوم
خواستم مطلبی بنویسم گفتم چه بهتر علمی باشه امیدوارم مفید باشه
هایم گینات (1977)در ارتباط با نقش معلم مىگوید:«من به نتیجه خوفانگیزى رسیدهام.من عامل تصمیمگیرنده در کلاس هستم.این برخود شخصى من است که جوّ خاصى پدید مىآورد.این خلق و خوى روزمره من است که حال و هواى کلاس را مىسازد.من به عنوان معلم قدرت شگرفى دارم، مىتوانم تحقیر کنم یا محظوظ بدارم. بیازارم یا شفا بخشم»
کارلاین (1989) معتقد است :«معلمان ناراحت و عصبانى دانشآموزان را نیز ناراحت و عصبانى مىکنند.از طرف دیگر معلمان شاداب و خوشمشرب جوانان را بانشاط و فعال مىسازند»(کارلاین، 1989، ص36).
بال می گوید :که«یکى از مسائل مهمى که در زمینه ایجاد محیط مناسب و منضبط آموزشى تأثیر مستقیم دارد، جوّ عاطفى حاکم بر کلاس است که حاصل روابط متقابل شاگردان و معلم با یکدیگر مىباشد».
در حالی که عوامل متفاوتی در بهبود انضباط و روابط خوب بین معلم و دانشآموزان دخالت دارند،اما هیچکدام،مؤثرتر از جو کلاسی نیست که در آن دانشآموزان برای ابراز عقاید و نظرات خود آزادی دارند و تشویق میشوند؛به خصوص اگر آنها احساس کنند که عقاید و دیدگاهایشان از طرف معلمان درک میشود و به آنها با دیدهء احترام مینگرند. بروفى (1985)در مطالعهاى نشان داد که وقتى معلمان از دانشآموزان خود انتظار بالایى دارند و آنها را زیاد تشویق مىکنند، این مسأله به فعالیت بیشترى از جانب آنها منجر مىگرددکولینز (1986)در مطالعهاى نشان داد که معلمان از دانشآموزانى که انتظار کمترى دارند، ارتباط کلامى کمترى با آنها برقرار مىکنند و فرصت زمان محدودترى براى انجام فعالیت و تکالیف به آنها مىدهند
واحد تحقیقات علمى دفتر انتشارات کمک آموزشىسازمان پژوهش و برنامهریزى آموزش وزارت آموزش و پرورش در سال 1365 تحقیقى تحت عنوان «بررسى ویژگیهاى معلم خوب»از دیدگاه آموزش و پرورش مدارس تهران»انجام داد..نتایج این تحقیق نشان داد که 5/91 درصد ازدانشآموزان خواستار آن بودند که شخصیت معلم باید بهگونهاى باشد که بدون اخطار و تهدید شاگردان را تحتتأثیر قرار دهد.1/73 درصد تمایل به آزادى بیشتر در کلاس داشتند.2/92 درصد بیان کردند که از تبعیض معلمان بین طبقات مختلف اجتماع رنج مىبرند.9/92 درصد بیزارى خود را از تنبیه اعلام کردند.8/57 درصد خواهان محول کردن بخشى از کارهاى کلاسى به دانشآموزان بودند.2/62 درصد خواستار چشمپوشى معلمان از خطاهاى کوچک شاگردان بودند.2/83 درصد گفتند که معلمان باید انتقاد شاگردان را در مورد بروز اشتباه علمى پذیرا باشند.همچنین 1/73 درصد بیان داشتند که معلم باید انتظارات صحیح شاگردان را در زمینه روش تدریس قبول کند.9/81 درصد معتقد بودند که معلمان نباید نظر خود را به دانشآموزان تحمیل کنند.8/81 درصد خواستار خوشرویى و شناخت بیشتر معلمان نسبت به روحیات و مشکلات دانشآموزان بودند. 7/95 درصد عشق و علاقه معلم به کارش را در زمینه برخورد وى با دانشآموزان بسیار مؤثر مىدانستند.9/78 درصد تشویق را در پیشرفت دانشآموزان بسیار مؤثر مىدانستند.5/93 درصد خواهان احترام بیشتر معلمان نسبت به دانشآموزان بودند و 8/81 درصد در برخورد معلمان با دانشآموزان خاطى«محرمانه صحبت کردن»را با وى ترجیح مىدادند.5/42 درصد انتظار داشتند که معلم آنها را با نام کوچک صدا کند و 7/33 درصد لفظ«خانم»را همراه با نام فامیل ترجیح مىدادند.6/91 درصد تمایل داشتند که معلم در موقع درس دادن باید به همه شاگردان توجه کند و با آنها تماس چشمى برقرارسازد.در زمینه مشکلات درسى خود 9/36 درصد تمایل داشتند که با یکى از معلمان صحبت کنند و در مورد مشکلات شخصى 7/8 درصد تمایل به درمیان گذاشتن مشکلات خود با معلمان بودند.